تصور کنید در حال قدم زدن در باغی پر از گل هستید، ناگهان زنبوری شما را نیش میزند. چه حسی دارید؟ شاید حس خشم، سوزش و آزردگی خاطر سراسر وجودتان را فرا بگیرد. اما شاید این زنبور فقط به قصد آزار شما نیش نزده است. گاهی او با این نیش، در محافظت از کندوی خود میکوشد؛ ممکن است دنیای آسیبپذیری دارد که به اشتباه، شما را خطری برای دنیایش پنداشتهاست. خدا را چه دیدید شاید روزی کامتان از همین کندو شیرین شد.
دنیای آموزش نیز پر از چنین زنبورهایی است. گاهی اوقات فراگیران، همکاران، یا حتی غریبهها با نظرات منفی خود، نیشی دردناک بر پیکر ما میزنند. اما به جای اینکه در تاریکی خشم و ناامیدی غرق شویم، میتوانیم از این فرصت برای یادگیری و پیشرفت استفاده کنیم.
دیروز دوست خوبم مرضیه رمضانی، مدیر آکادمی پویانلرن و مدرس حرفهای و کار درست، در پیج آموزشی پویانلرن کامنتی منفی از یکی از مخاطبینش دریافت کرد که نیاز به پاسخگویی داشت؛ پدیدهای که هر مدرسی در طول کارش ممکن است با آن مواجه شود: نظرات منفی.
همانطور که میبینید چنین کامنتی ممکن است برای هر مدرسی با هر موضوع آموزشی ارسال شود. مرضیه با آگاهی به اینکه احتمالا چنین دیدگاهی در ذهن بخش بیشتری از مخاطبینش وجود دارد، پاسخ منطقیاش به کامنت را استوری کرد و در ادامه، عکسالعمل دانشجوهای قبلی، همکاران و سایر مخاطبهایش به این کامنت را بهعنوان تاییدی بر صحبتهایش انتشار داد.
با این کار هم توانست احساسات خودش را بهتر مدیریت کند و هم به یکی از سوالهای ذهنی احتمالی مخاطبهای خاموش خودش پاسخ داد.
اما نظرات و بازخوردهای منفی که دریافت میکنیم، انواع متفاوتی دارد و از جنبههای مختلفی میتوان آنها را بررسی کرد. حدود یک سال و نیم پیش، در لینکدین به زبان انگلیسی مقالهای با این موضوع نوشتم: «با آموزش اختصاصی کارکنانتان، پتانسیل کسبوکار کوچک خود را به حداکثر برسانید.»
خیلی زود کامنتی از طرف یک طراح آموزشیِ باتجربه با این مضمون دریافت کردم:
«مطلب شما ابتدا من را جذب کرد، اما بعد، شما آن “سبکهای یادگیری” مسخره را لیست کردید. حیف وقتی که هدر دادم!»
اگر شما چنین کامنتی از یک متخصص در حوره کاری خودتان دریافت کردهبودید، چه حسی داشتید؟ من هم دقیقا همان حس را داشتم.
دوباره مقالهام را خواندم و متوجه نشدم کجای کار ایراد دارد که سزاوار چنین کامنتی بوده. دست به جستجو زدم و متوجه شدم موضوعی که اینهمه سال در صنعت آموزش دربارهاش صحبت میشد و اکثر منابع معتبر آموزشی و حتی کتابهای دانشگاهی ما در ایران آن را آموزش میدادند، ریشهی علمی تاییدشدهای ندارد و اعتبار آن زیر سوال است!
احتمالا اگر در حوزهی آموزش فعال باشید، «سبکهای یادگیری» را میشناسید. ولی دانشمندان متعددی در حوزه آموزش، انواع طبقهبندیهایی که برای سبکهای یادگیری ارائه شده را به چالش کشیدهاند.
بهزودی در مقالهای مستقل به تفصیل به این موضوع خواهم پرداخت اما در این مقاله قصد دارم دربارهی چگونگی عکسالعمل به یک بازخورد منفی صحبت کنم.
پس از اینکه متوجه اشتباهم شدم، از آقای Ulises بابت نقدی که کردهبود تشکر کردم و به او گفتم که بخش سبکهای یادگیری در مقاله را با اطلاعات مبتنی بر علم روز آپدیت کردهام. عکسالعملی که نسبت به این پیام دریافت کردم، حس بد اولیهای که از آن کامنت منفی دریافت کردهبودم را از بین برد و متوجه شدم که مسیر درستی را رفتهام.
پاسخ من باعث شد این شخص از من عذرخواهی کند و اطلاعات بیشتری در این رابطه به من بدهد. درواقع یک بازخورد منفی که میتوانست با بلاک کردن، پاک کردن کامنت، یا عکسالعملهایی از این دست دنبال شود، با پاسخ منطقی، منجر به ایجاد یک رابطهی سازندهتر بین من و همکار متخصصم شد و توجه او و افراد بیشتری را به کارهای بعدی من جلب کرد.
بنابراین اینکه ما در مواجهه با بازخوردهای منفی چه واکنشی نشان دهیم بسیار مهم است.
مدل ذهنی: عینکی که با آن به دنیا مینگریم
دکتر بثانی هانسن، از دانشگاه APU، در پادکست خود، مفهوم “مدلهای ذهنی” را معرفی میکند. این مدلها، که مانند الگوهای شناختی عمل میکنند، شیوهی تفسیر و پردازش بازخوردها توسط ما را شکل میدهند. مدل ذهنی هر فرد، متشکل از باورها، انتظارات و نگرشهای او نسبت به خود، دیگران و محیط اطرافش است. این مدلها نقش تعیینکنندهای در نحوهی درک و واکنش ما به بازخوردها دارند.
عوامل مؤثر بر تفسیر بازخوردها:
- فیلترهای شخصی: تجربیات، باورها، ارزشها و تصورات ما، مانند فیلترهایی عمل میکنند که بازخوردها را از میان خود عبور میدهند. این فیلترها باعث میشوند که دو نفر با مدلهای ذهنی متفاوت، برداشتهای متفاوتی از یک موضوع واحد داشته باشند.
- تفسیر متفاوت: هر فرد بر اساس مدل ذهنی خود، بازخوردها را به شکلی خاص تفسیر میکند. مثلاً، فردی با دیدگاه مثبت، بازخوردهای منفی را به عنوان فرصتی برای یادگیری میبیند، در حالی که فردی با دیدگاه منفی، آن را نقدی شخصی تلقی میکند.
- تمرکز بر جنبههای خاص: مدلهای ذهنی میتوانند توجه فرد را به جنبههای خاصی از بازخورد معطوف کنند. مثلاً، فردی که به روابط اهمیت میدهد، ممکن است بازخوردها را بر اساس تأثیر آن بر روابط خود تفسیر کند.
- انحرافات شناختی: گاه، باورها و تجربیات گذشته، یا عدم آگاهی از عوامل خارجی، منجر به انحرافات شناختی در تفسیر بازخوردها میشوند.
مدیریت بازخوردهای منفی: گام به گام
با درک مدلهای ذهنی و عوامل مؤثر بر تفسیر بازخوردها، میتوانیم به طور موثرتری با نظرات منفی برخورد کنیم. مراحل زیر، راهنمای شما در این مسیر خواهد بود:
- شناسایی منبع و هدف:
- چه کسی بازخورد را ارائه داده است؟ دانشآموز، همکار، رقیب یا فردی ناشناس؟
- هدف از بازخورد چیست؟ کمک، آسیب، اطلاعرسانی یا تأثیرگذاری؟
- سطح اعتبار، ارتباط و سودمندی بازخورد چقدر است؟
- ارزیابی محتوا و لحن:
- آیا بازخورد مبتنی بر شواهد است یا فقط نظرات شخصی؟
- لحن بازخورد چگونه است؟ سازنده و محترمانه یا تهاجمی و انتقادی؟
- پاسخ مناسب و محترمانه:
- حتی در برابر بازخوردهای تهاجمی، حفظ احترام و حرفهای بودن ضروری است.
- از جملههایی که با “من” شروع میشوند استفاده کنید و احساسات خود را به طور واضح بیان کنید.
- به دنبال درک دیدگاه طرف مقابل باشید و سؤالات روشنکننده بپرسید.
- یادگیری از بازخورد و اقدام:
- بازخورد را به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد ببینید.
- اگر بازخورد معتبر است، برای اصلاح روشهای خود اقدام کنید.
- بر نقاط قوت خود تمرکز کنید و از آنها برای جبران نقاط ضعف خود استفاده کنید.
- پایش پیشرفت و درخواست بازخورد بیشتر:
- پیشرفت خود را به طور مرتب رصد کنید.
- از افراد مورد اعتماد بازخوردهای بیشتری دریافت کنید.
- بر بهبود مستمر خود تمرکز کنید.
- مدیریت احساسات و مراقبت از خود:
- در مواجهه با بازخوردهای منفی، آرامش خود را حفظ کنید.
- از تکنیکهای آرامشبخش مانند تنفس عمیق یا مدیتیشن استفاده کنید.
نظرات منفی میتوانند تلخ و دردناک باشند، اما با رویکردی صحیح، میتوان آنها را به تجربیاتی سازنده و شیرین تبدیل کرد. با پذیرش، تجزیه و تحلیل، اقدامات سازنده، ارتباط مؤثر و بهبود مستمر، میتوانید از نظرات منفی عسل بسازید و هم خودتان و هم فراگیرانتان را به سوی موفقیت و پیشرفت هدایت کنید. هنر مدیریت نظرات منفی در واقع همان هنر تبدیل تلخیها به شیرینیهاست.